چکیده :
در مـناسک حضرت امام خمینی ( رحمه الله ) در بحث « مستحبات وقوف در مشعر الحرام » می خوانیم :
مستحب است با تـنودلی آرام از عرفات به سوی مشعرالحرام متوجه شدهو استغفار نماید . . . واگر حاجی صروره باشد ، مـستحب است که در مشعرالحرام قدم بـگذارد .
بـرای روشن شدن حقیقت در این مسأله ، لازم است مروری بر روایات و سخن فقیهان پیشین داشته باشیم ؛ چنان که ملاحظه می شود ، مسأله این است که « مستحب است حاجی صروره قدم در موقف مشعرالحرام بگذارد . » طبیعی است در اینجا این پرسـش پیش می آید که مراد از این سخن و نظریه چیست ؟ مگر حاجیان ؛ اعم از صروره و غیر صروره ، در شب عید قربان ، در مشعر وقوف نمی کنند ؟ پس استحباب قدم گذاشتن در مشعر به چه معنی است ؟ شاید با توجه به هـمین ابـهام است که برخی نوشته اند :
این حکم در روایات متعددی آمده است و احتمالاً منظور از آن ، با پای برهنه قدم گذاشتن در سرزمین مشعر است .
ـ در مشعر الحرام مقداری قدم بزند و ظاهر آن است که قدم زدن را با پای خود انجام دهد نه با مَرکب .
اکنون برای واضح و روشن شدن مطلب ، ابتدا روایات مسأله و مطالبی را که برای فـهم مـقصود مؤثر است ، می آوریم و آنگاه به سخن فقیهان پرداخته ، نتیجه گیری می کنیم :
۱ . علیّ بن ابراهیم ، عن أبیه ، عن ابن أبی عمیر ، عن معاویه ؛ و حمّاد عن الحلبی ، عن أبـی عـبدالله ( عـلیه السلام ) ، قال : قال : « لا تصلّ المـغرب حـتّی تـأتی جمعاً فتصلّی بها المغرب و العشاء الآخره بأذان و إقامتین ، و أنزل ببطن الوادی عن یمین الطریق قریباً من المشعر و یستحبُّ للصروره أن یقف علی المـشعر الحـرام و یطـأه برجله و لایجاوز الحیاض لیله المزدلفه . . . » .
۲ . الحسین بن محمد ، عـن مـعلّی بن محمد ، عن الحسن بن علیّ ، عن أبان بن عثمان ، عن رجل ، عن أبی عبدالله ( علیه السلام ) ، قال : « یسـتحبّ للصـروره أن یطـأ المشعر الحرام و أن یدخل البیت » .
۳ . « فإذا أتیت مزدلفه و هی جمع ، فـانزل فی بطن الوادی عن یمین الطریق قریباً من المشعر الحرام . . . و یستحبّ للصروره أن یطأ المشعر برجله أو براحلته إن کان راکباً . قال الله تـعالی : { فـَإِذا أَفـَضْتُمْ مِنْ عَرَفات فَاذْکُرُوا اللهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرامِ . . . } » .
۴ . و عنه [ أی الإمام الصادق ( عـلیه السـلام ) ] أنّه ، قال : « و انزل بالمزدلفه ببطن الوادی قریباً من المشعر الحرام ، و لا تجاوز الجبل و لا الحیاض » .
۵ . و عنه ـ علیه السلام ـ « أنـّ رسـول الله ( صـلّی الله علیه وآله ) لمّا صلّی الفجر بجمع یوم النحر ، رکب القصواء حتّی أتی المشعر الحـرام فـرقی عـلیه و استقبل القبله ، و کبّر الله و هلّله ، و وحّده ، و لم یزل واقفاً حتّی أسفر جدّاً ، ثمّ دفع قبل أن تطلع الشـمس » .
۶ . و عـنه ـ عـلیه السلام ـ أنّه ، قال : قال رسول الله ( صلّی الله علیه وآله ) : « . . . کلّ مزدلفه موقِف ، و کلُّ مِنی منحر ، و وقف رسـول الله عـلی قزح و هو الجبل الذی علیه البناء » .
۷ . عن جعفر بن محمد [ الصادق ( علیه السلام ) ] ، عـن أبـیه ، عـن جابر . . . : « حتّی أتی [ أی النبیّ صلّی الله علیه و آله ] المزدلفه ، فصلّی بها المغرب و العشاء . . . ثمّ اضطجع …
قوانین ارسال دیدگاه