چکیده :
در این جستار اصطلاح ادب داستانی را به معنای وسیع واژهبهکار میبریم که خـالی از مـسامحه نـیست و از آن،انواع مختلفیچون قصه،حماسه،روایات تاریخی افسانهآمیز،داستان،حکایاتعرفانی منظوم و منثور بهطورکلی اعم از رمزی و تمثیلی و یاواقعگرا مراد میکنیم.
پ منظور از ظرفیت نـمایشی ادب داستانی نیز،توانایی یاامکان بالقوۀ تبدیلپذیری ادب داستانی به اثری نمایشی است،چه آن ادب مایۀ موردنظر را چـون بذری در خود داشته بـاشد کـه باآبیاری و مراقبت خواهد بالید،و چه ادب مزبور دارای جوهریباشد که نمودگار یکی از دلمشغولیهای جاودانۀ آدمی محسوبتواند شد،و بنابراین میتوان با شرح و تفسیر،هربار آنرابه شکل نوی عرضه داشت.
اینگونه ادب از روزگاران کهن در این سرزمین چنانکه در هرزادبوم دیـگری رونق و رواج داشته و به نیات مختلفی که از راز-آموزی و تشرف به اسرار تا تعلیم و تربیت مدنی و انذاز و تنبیهو تذکر و غیره را در بر میگرفته،روایت و حکایت میشده وغرض از نقل آنها هم بهطورکلی یا دینی بـه مـعنای گستردۀ واژهبوده است و یا عرفی.یعنی یا از آن تأثیری فوق طبیعی و قدسیو لاهوتی و جادویی و سحرآمیز انتظار داشتهاند و یا فقط می- خواستهاند با ذکر و روایت آنها عامه یا خاصه را تعلیم دهند وتربیت و ارشاد کنند و ازیـن لحـاظ جزء حکمت عملی و از مهمترینعناصر و اسباب آن بهشمار میرفته است.
قوانین ارسال دیدگاه