چکیده :
اکنون گذشته را به خوبی یاد می اورم . به خیالم او را می پرستیدم ، اما وقتی کمی از آزادی ام را خواست ، نتوانستم کمی اسیرش شوم . فهمیدم که فقط دوستش میداشتم . اما وقتی از من آرامش خواست ، از محالات بود که برای آرامش او از آرامش خویش صرف نظر کنم . بنابراین احساس کردم از او فقط خوشم می آمده ، اما وقتی بر خلاف میلم رفتار کرد ، نتوانستم جلوی خشم خود را بگیرم . نهایتاً به این نتیجه رسیدک که به او فقط احترام گذاشته ام …
هنوز بررسیای ثبت نشده است.