چکیده :
تحولاتی که در جنگ جهانی دوم در جهان پیش آمده است و تأثیری که این جنگ در همه شئون زندگی مردم جهان برجای گذاشته، خواه ناخواه در حوزه ادبیات نیز نقش مهمی را ایفا کرده است. ادبیات در زمینه های مختلف، اعم از داستان، رمان، ادبیات تطبیقی و مانند اینها گسترش یافته و در حوزه شعر نیز با ظهور نیما دوره جدیدی در ادبیات پیدا شده است. عناصر فرهنگی جهـان معـاصر کـم و بـیش وسعت یافته و بعضی از شاعران زبان اردو و فارسی این دوره ضمن بهره مندی از فرهنگ گذشته اسلامی روی به فرهنگ اروپایی نیز آورده اند. شـعر امـروز به دو قسمت تقسیم می شود که عبارت است از: شعر سنتی و شعر نو؛ به همین مناسبت شاعران معاصر را نیز به دو گروه کهنه سرا و نوسرا می توان معرفی کرد. بعضی از نوسرایان نیز نه تنها با سرودن شعر به سبک متقدمان در دوران معاصر مخالفتی ندارند، بلکه خود نیز اشعار زیبایی بدان شیوه سروده و توانمندی، مهارت و علاقۀ خود را به این شیوه نشان دادهاند. نیما یوشیج، احمد شاملو، نادر نادرپور، امیرهوشنگ ابتهاج «سایه»، نصرت رحمانی، سیاوش کسرایی، فروغ فرخزاد، اخوان ثالث، یدالله رؤیایی، اسماعیل خویی، علی باباچاهی، شمس لنگرودی، محمدعلی سپانلو، منوچهر آتشی، خسرو گلسرخی، سهراب سپهری، مفتون امینی، محمد زهری، سیدعلی گرمارودی و تعداد دیگری از نوسرایان در این گروه جای دارند. شعر نو ضوابط و معیارهای خاص خود رادارد که در جای خود به آن خواهیـم پـرداخت. از مهم ترین ویژگی های ادبیات معاصر پیدایش شیوه ای نو در شعر و تغییر بنیادین ارکان آن است. در آخـرین دهـه قـرن ۱۳ (هـ ش)، گـروهی از صاحب نظران و شاعران، مانند تقی رفعت و جعفر خامنهای و بانو شمس کسمایی علیه قواعد و اصول سنتی شعر فارسی و نیز در پاکستان، گروهی علیه شاعران سنتی اردو قیام کردند.
قوانین ارسال دیدگاه